آره خلاصه دل نازکی این روزا بر من غلبه داره و حتی به خاطر بعضی از کامنتا که البته تاییدشون نکردم ، به نشانه ی قهر می خواستم یه مدت برم و چیزی ننویسم:)) ولی بعد دیدم خب کی ضرر می کنه من یا کامنت گذار؟:)) زینرو تصمیم گرفتم بنویسم.
نمیدونم قدیما هم همین طور بودم آیا؟ اما در حال حاضر کلا نمیتونم یه چیزاییو تحمل کنم.
بگذریم... امروز کار و بار سبک تر بود و زود هم تموم شد. میگما این بندرکنگانیه پول یه هتل پنج ستاره رو میگیره اقامتگاهش. یه کم اسکوروچیم امروز بهم غالب شده بود. میگم نکنه الکی اسم و رسم در کرده و بی خودی گرون می گیره؟ منم که پولم واقعا پول زحمتکشیه و دلم نمیاد هیچ رقمه:))
نه نه متزلزل التصمیم نیستم. تو تصمیمم برای مسافرت هیچ تزلزلی نیست اما خب یه کمیم می ترسم پول حروم کردن باشه. حالا یه تحقیق و تفحص محلی انجام میدم :)
این که از این. دیگه مورد خاصی نیست.امروز یه هنوز بیوتی خیلی فاخری هستم و میخوام موجز و کوتاه و در عین حال جامع و کامل و مانع بنویسم. زینرو دیگه به نظرم بسه:)
قبلا یک نفر بود که تا پست مینوشتم سریع می اومد و یه کامنت اعصاب خرد کن میذاشت طوری که پست رو پاک میکردم اما بعدش گفتم خب مگه مرض داره؟ دوست نداره نخونه. اگر انقدر مریضه که میاد چیزی که دوست نداره رو میخونه پس چرا من بهش گوش بدم؟ و بدین سان شد که تا اسمش رو میدیدم پاک میکردم. الانم نیست خداروشکر
آخ آخ می فهمم. نه این که اینجا گاهی آدم از تیکه های آسیب پذیریش حرف میزنه انتظار برخوردای عجیب نداره.
به خانم مینا
نمیشه که فقط شماها رستگار بشید، شماره حسابم در لوزان سوئیس رو میدم که منم رستگار بشم
اگه بخوام خلاصه بگم من هیچ ماده غذایی رو حذف نکردم فقط حجمش را کم کردم در کنار ورزش مرتب و مستمر
عزیزم همیشه به شادی و گردش
ممنونم گیل پیشی جانم
ب لویی
میشه همینجا دستور رژیمتو بذاری !! باشید ک ما نیز رستگار شویم!!!
اینم سخن بسیار نیکوییه.
هرچند میناجانم تجربه ی نزدیک به نیم قرن زندگی به من نشون داده که استمرار در خوردن خوراکی سالم ، به میزان کم و لازم بهترین رژیم جهانه. تمام.
من همیشه با شوق ثبت نام میکنم انواع تور و سفر رو
ولی وقتایی ک تنهام هی ته دلم سخت میشه برام و میخوام کنسل کنم
ایشا،،،ک تو کنسل نکنی و بری و حال کنی،،،اون اهید هم دوستم رفته و میگه جای خوب و تر و تمیزیه ،،،ولی گرونه ها!!!
منم از اول قصدمرفتن به اهید بود. بعد که دیدم تنهام قیمتاش تازه به چشمم اومد
آخ آخ چرا همش بخث صفر بشه مقتصد میشیم برو حالشو ببر
فکر کنم دارم بهونه تراشی می کنم تنها نرم.یعنی چون تنهام هی دنبال چیزیم که بگم نمیرزه اصلا
تا حالا بهت گفتن عالم بی عمل هستی؟ حیفی بخدا
چونان زنبور بی عسل؛) البته فعلا شما داری نیش میزنی
یه مدتی هست که فضا و محله زندگی برام عذابآور شده. دوست دارم وقتی از پنجره به بیرون نگاه میکنم به جای ساختمانهای بیقواره آسمون آبی رو ببینم، ویو دار و درخت باشه و...
این اواخر به این فکر میکردم یه روز در هفته رو اختصاص بدم به بیرون رفتن، یه جای سرسبز، کوه و...
یه جور دوپینگ روحی، تا بتونم این شرایط رو تاب بیارم، نمیدونم عملی بشه یا نه، اما فکرش هم حس خوبی میده.
با توجه به اینکه شما هم آخر هفته رو کار نمیکنی به یه برنامه روتین هفتگی فکر کن، مثل همون صبحونه با دوستان، پارک، دویدن و... یا هرچیزی که به آرامش ذهن، ولو کوتاه مدت کمک میکنه.
بودن در فضای خونه که فضای کارت هم هست و با اون همسایههای مزخرف، باعث میشه تعطیلات آخر هفته کیفیتی که باید نداشته باشه.
کاملا منطقیه و درست حرفاتون. باید به یه روتین فکر کنم
دوستی میگفت ۹۰ درصد سفر به همسفراشه، بهنظرم حرف درستیه و همسفر خوب میتونه لذت سفر رو دو چندان کنه یا بالعکس.
اگه فکر میکنی بدون اون دوست در این سفر اتفاقی که باید، نمیافته موکول کن به بعد و یک سفر جمعی
ما به یک جمع دوستانه چند بار رفتیم روستایی در شمال که زادگاه یکی از دوستان بود، خونهای با حداقل امکانات اما خوش میگذشت(در راستای همسفر خوب داشتن).
اگه قیمت این مکان هم نامتعارفه، میتونید در "جاجیگا" یا سایتهای مشابه مکانهای دیگری هم یافت.
اگر حضور اون دوستان و سفر کنگان اوکی نشد یه تور یک روزه با دوستان اینجا برگزار کن تا منم بیام از تجربه چند سال قبلم بگم تا رستگار بشید! اینکه چطور در ۶ ماه ۱۵ کیلو کم کردم
اگرم سفر کنگان اوکی شد ما اینجا با خودمون زمزمه میکنیم:
آی نسیم سحری، صبر کن
ما را با خود ببر از کوچهها
به کنگان، به آن سوی دریاچهها
واقعا همین طوره. همسفر خیلی مهمه .به احتمال زیاد منم بهونه تراشیم واسه همینه
خیلی کامنت خوبی بود
نسیم جان
خوش بگذره
خیلی ممنونم
ممنون که نذاشتین من جاهل و نادانسته چشم از جهان فروببندم.
منم جنوبو خیلی دوست دارم البته فقط در حد بندرعباس و قشم و اینا رفتم، حوصله ی سفر داشته باشم حتما بوشهرم می آزمایم.
امنیت بومگردی رو منظورم بود. چون نمیدونستم، گفتم که یه موقع ایده ی بدی نباشه
متوجه شدم ممنونم ازت پیگیری می کنم حتما
نسیم جان ما به بیوتی سنگین رنگین عادت ندارم خواهر .بنویس بنویس تا میتونی و جان در بدن داری
سنگین رنگین بودم پس امروز. خدا به سر شاهده همین وزین بودنو پی میگیرم تا آخر کار
یه نفر ماجرای این فیک و واقعی رو برا منم تعریف میکنه؟(اشاره با کامنت گوزل بالا) کی وایرال کرده از کجا اومده جریانش چیه یعنی هر صفحه ای رو باز میکنم یکی نوشته این واگعیه یا کیکه؟!
یه ویدیوی خیلی مسخره تو اینستاگرام وایرال شد . طرف لهجه داره و این داستانا. ولی واقعا یکی از مسخره ترین و خُنُک ترین وایرال شده های جهانه
یه نوجوونه که یه مشت کیک شبیه اشیا رو میخواد تشخیص بده کدوم کیک هست کدوم خود شی.
بعد لهجه داره میگه این واگعیه یا کیکه
سلام
فقط یه آدم مریض و حسود میتونه به نویسنده همچین وبلاگ حال خوب کنی توهین و یا ناسزا بگه.
من یکی جز تفریحاتمه بیام وبلاگ شما رو بخونم و حس خوب بگیرم هم از سبک نوشتنتون و هم دایره لغات وسیع که استفاده میکنید کیف میکنم.
من وقتی سریال in treatment رو میبینم یاد شما میفتم چون با معرفی شما باهاش آشنا شدم.
امیدوارم با قدرت و حس خوب به نوشتن ادامه بدید.
سلام شوبرت جان
من الان رو ابرام که از خوشی.
برای کامنت های بد هم میتونی تایید کنی تا بقیه name and shame کننشون
کامنت بد اونجوری نیست خیلی. بیشتر هی از تو حرفام یه چیزی پیدا می کنن و گیر میدن بهش. لیبل مریض بودن و غیر عادی بودن میزنن بهم و ازینجور داستانا. منم حسسسساسسس
برداشت من از هتلهای جنوب اینه که کیفیتشون (به خاطر مسائل جوی و محیطی) از میانگین کشور پایینتر ولی با همون رنج قیمتی هست. برای همین بومگردی رو گفتم، که هم تجربه ش خیلی خوب میتونه باشه و هم اینکه ممکنه کیفیتش از هتل چند ستاره بالاتر باشه.
البته اگر تنها برید، نمیدونم وضعیت امنیتشون چطوریه. من تا حالا تنها نرفتم بومگردی. هتل به اندازه موهای سرم تنها رفتم و هیچوقت مشکلی نبوده.
پت جان این یه اقامتگاه خصوصیه. یعنی خونه ی یکی بوده اومدن مهمان پذیرش کردن.
امن بودن اینجا که خیلی امنه چون یه آدم وسواسی رفته و کلیم ازش تعریف کرده. اما مشکل خودمم انگار
دیرم چیه؟!
...
دوستم همیشه بهم میگه« اوزو وی آللاها کباب یییَن گورسَت یرالما یییَن گورستمه!»
به نظرم مثه همیشه لاکچری خرج کنین ، از این مسافرت نهایت لذت رو ببرین، روانتون که خستگی در کرد برمیگردبن و دوباره کار و درآمد و ...
عکس هم یادتون نره! به جای من خلیجو سیر نگاه کنین لطفا تور خدااااااا...
...
من تا حالا بوشهر نرفتم ولی دوستم اونجا درس میخوند و کلی از اونجا خاطره های خوب داشت، یه دوست وبلاگی هم داشتم ازش عبارت «میام براتا» رو یاد گرفتم فقط.بندر کنگان همکارم چندسال پیش رفته بود و بهشون خوش گذشته بود امیدوارم به شما هم چه با دوستتون وچه تنهایی خیلی خیلی خیلی خوش بگذره.
بابا طاهر تو رباعیاش جای دارم میگه دیرم فکر کنم لری باشه. واقعا ازین چیزا سر در نمیارم
آلاه من کباب یین ده گوروب یرالما کرتوب یین ده:) آلاهنن تعارفم یوخ
ببین آخه ظاهر لاکچری نیست اونقدر که گرونه. عکس و فیلم نشستم دیدم از اقامتگاه
اسمش هست اقامتگاه آهید تو بندرکنگان.
حالا بعد از قرنی یه سفر میخوام برم کلا گوش فلکو کر می کنم از دادار دودورم
باغبان جان من عاشق جنوبم. ارادتم به آهنگای بندریو که خودتون مستحضرین. حالا میرم ایشالله
سلام بر تو
تا حرف از سوغاتی شد صدا قطع شد
بابا ما منتظر عکسها نشستیم هیچ جا نمیریم همینجا هستیم
بعد شما واسۀ ما فازِ تردید برداشتی!؟! نمیشه دیگه! دل ما رو حرکت دادی دست به مهره حرکته باید بری
(به نظرم برم شرکت هواپیمایی کار کنم دوروزه مالکش تریلیاردر میشه نمیذارم کسی بدون قطعی کردن شرکت رو ترک کنه! )
سلام خدای آمون بر تو ای زهره
نه حالا ایشالله میرم ولی قاطعیت دیروزو ندارم دیگه
عجیبه، مثلا چه کامنت منفی میتونن بنویسند برای نوشته های تو؟ چیز خاصی نمینویسی که منفی نوشتن هم داشته باشه.
نمیدونم واقعا . چیزایی می نویسن که حالم گرفته میشه و حس بدی پیدا می کنم از نوشتن در مورد خودم
بومگردی نداره؟
احتمالا داره. گفتم حالا یه جای چیتان فیتان برم. البته که چیتان فیتانیم نیست اونقدرا به نظرم
یک رگه هایی از شیرازی تو لهجه نوشتنتون گاهی آشکار می نماید . آیا؟
ایشاله که از حالت ایطو درآد
البته من همه مطالبوتن ر نخوندم هنوز شاید قبلنا اشاراتی کردین که ولایتتون کجاست
نه شیرازی نیستم
سلام بر هنوز(و همیشه) بیوتی
مدیونید اگه فکر کنید جمله بالا مکنونات قلبی من نیست و قصد خودشیرینی برای همراهی در سفر کنگان رو دارم
وقتی من داشتم برای پست قبل کامنت میگذاشتم شما داشتی این پست رو مینوشتی! اینا همش نشانههایی ست برای اهل بصیرت
در مورد سفر بهنظرم باید ببینی دنبال چی هستی و اینکه اون خواسته لزوما به سفر به این مکان محقق میشه یا جایگزین مناسبتتری هم هست.
من مدتی بود دوست داشتم فضای جنگل رو دوباره تجربه کنم اما شرایط محیا نمیشد. تا چند روز قبل مجالی شد با دوستان بریم سرخه حصار، درست قابل قیاس با جنگل نیست اما همون چند ساعت وقت گذروندن با دوستان، لذتی ورای جنگل گردی تنها داشت.
سلام بر لویی بزرگ
والا دنبال دمی آسودن از هیاهوی کارم. این اقامتگاهم یکی از دوستان سال گذشته رفته بود و کلی به به و چه چه کرد. بعد منم هی میگم اگه دوستم و شوهرش نیان، من تک و تنها اونجا خیلی حالم گرفته میشه که. بعد شاید اصلا پول زیادی دارن میگیرن و پس نرم فعلا
سیر افکارو داشتین دیگه:)
اونایی که کامنت بد میذارن کیکن
ماها واگعی هستیم
بخاطر ما بنویس
آره بابا خرچسونه ها
گوزل بالاجانم