هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

سرت مست و دلت دشت و صدای خنده‌ات کوک:)

عنوان فی‌الواقع یه آرزو برای خودم و شماست و یه تیکه از یه ترانه‌. شاید شنیده باشین مال یه گروهیه به اسم کوبه. 

دیشب وسطای کلیدر گوش دادن، خوابم برد. یه بازی خیلی بی سر و ته و مسخره هم ریختم تو گوشیم به اسم وودوکو. یه مدل سودوکوی مخصوص گروه سنی الفه:) به جای حساب و کتاب و به کار انداختن مغز، هی شکل جابه جا می‌کنی بی که مغزت کار کنه:))

خلاصه کلیم وودوکو بازی کردم و حوالی سه صبح خوابیدم. 

همسایه‌ها هم شبای تعطیل، رفت و آمد و ترددشون تو راه پله فزونی می‌گیره. ساختمون آسانسور نداره و واحدم کوچولوعه. زینرو  وقتی تو هال می‌خوابم انگار نیبرهودای قشنگم بالاسرم مشغول ایاب ذهابن . 

لامپ راهروها سوخته و منم که مدیر ساختمونم وقعی ننهادم برای تعویضشون. امروز ملتفت شدم طبقه سومی دوست‌پسر قشنگشو به کار گرفته واسه تعویض لامپ راهرو خودش:) بعدم اونا ملتفت شدن که مساله فقط لامپ نیست و فی‌الواقع کار ریشه‌ای تر تو پریزا گیر دار. خلاصه درگیرن اساسی. 

دوست دارم برم بگم حالا که ایشون دستشون تو کاره، لامپا و پریزای بقیه طبقاتم صفا بدن جای دوری نمیره. اما خب غرور لعنتیم مانع میشه:)) 

لابد با خودتون میگین تو از کجا میدونی دوست پسرشه؟ خب بالاخره هر ساختمونی یه خانوم مارپل لازم داره آیا یا خیر؟ اگه پاسختون خیره که راتونو بکشین و برین ازین پیج:) ولی اگه به وجوب و لزوم یه خانوم مارپل تو هر جایی اعتقاد راسخ و اذعان دارین، دوست قشنگ منین . بمونین و بخونین:)

البته من خانوم مارپل زبر و زرنگی نیستم. همین‌جوری هوشی، فراستی و شهودی یه حدسایی میزنم از رو صداها و نوع محاوره:) حتی حال این که یه بارم از تو چشمی نگاه کنم هم نداشتم تا حالا. 

از شکل و شمایل حرف زدن دوتا آدم تو راه پله میگم این داداششه، این دوست پسرش یا دوست دخترشه و الخ:))

حالا این آقاهه خیلی مهربون طور حرف میزنه و فلرت میکنه با طبقه سومیمون‌. البته ممکنه یه تاسیساتی فلرتیشیا باشه و ربطی به دوست پسر بودنم نداشته باشه حتی. اما خب من میگم دوست پسرشه، شمام بگین هست:))

در هرحال خوشحالم که مدیر بی کفایتی بودم و خود برو بچز به فکر افتادن یه صفایی به نور و رنگ و لعاب ساختمون بدن:))

 همین روزاست که  جلوی در واحدمن، تجمع و تحصن کنن  با پلاکاردایی که روش نوشته مدیر بی کفایت استعفا، استعفا:)  منم میگم بابا مدیریت بی جیره و مواجب  این گل‌مثقال ساختمون ارزونی خودتون و نخواستیم و نخواستیم:)) 

ولی از شوخی گذشته این خانوم طبقه سومی چه غیرت و حمیت و همتی به کار گرفته که رفته تو کار تاسیسات ساختمون. فی‌الواقع از حموم و ماشین لباسشویی بیرون کشیده و  در حال پرداختن به ابعاد و وجوه دیگه‌ی زندگیه:))

فقط کاش یه کم وجوهو گسترده تر می‌دید و حالا که دست به آچار شده یا درست‌تر بگم دست به آچار آورده، بقیه‌ی طبقاتم پوشش بده و اینقدر تک بعدی و تک طبقه‌ای عمل نکنه:)

این که از این. میدونم که دل تو دلتون نیست از خودم و احوالم براتون بگم:) اوضاع روحی، روانیم چندان تغییر خاصی نکرده و نن‌جون درونم هنوز نتونسته از پس اوضاع بربیاد. اما خب من کماکان به دامن زندگی چسبیدم و ول‌کن داستان نیستم. 

مشکل اینجاست وقتی به لحاظ روانی خوب نیستم، انرژیم به پایین‌ترین حد خودش میرسه و یه سری دردای سایکوسوماتیکم میاد سراغم. همه‌ی کاهها میشن یه کوه. همه‌ی هلوها هم به شکل لولوهایی درمیان که دائم در خال خط و نشون کشیدن برام هستن. 

دنیا همین‌قدر سخت و صعب میشه. هر حرفی ، هر حرکت کوچیک و مشکل‌داری از سمت اطرافیان، میشه خنجری تو قلب. ناامیدی یجوری تو قلبم چنگ میزنه، انگار نه انگار برای هر شب تیره‌ای یه سحری پشت دره. 

هرچی کاشتم و درو کردم، به نظرم میاد یه کپه سِنده و آشغاله و من یه زباله‌سازو  زباله‌گرد تیره‌روزم. کاشته‌ها و داشته‌هام، میشن بی ارزش‌ترین. 

اینا یعنی تو دنیا غیر سیاهی رنگی ندیدن. اینا یعنی همون گرگ سیاه افسردگی که هردوتا پاچه‌م لای دندونانشه. قشنگ می‌شناسمش. سالهاست که همراهمه. گاهی پوست و گوشتم لای دندوناشه و گاهیم زدم تو سرش و دورش کردم. در هرحال دور و نزدیک، همیشه هست. 

اینا که می‌نویسم نه زنجموره است نه گل‌ناله نه چیزی. توصیفیه از واقعیت خودم و زندگیم. راه مبارزه با این گرگو بلدم. میدونم ولش کنم منو می‌بلعه و از هضم رابعشم میگذرونه. زینرو به حال خود رهاش نمی‌کنم . حالا با هر چی دم دستمه خودمو نجات میدم، هر چند حس می‌کنم سنگینی رشته‌کوه هیمالیا و البرز و زاگرس و آلپ  و کلا هر چی رشته‌کوه  که تو کتابای جغرافی اسمشون اومده، روی قفسه‌ی سینه‌مه. اما منم وزنه برداریم خوب شده تو همه‌ی این سالا. 


نظرات 9 + ارسال نظر
باغبان چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 ساعت 13:05

بی بی نه !!!
باغبان خاتون فقط جواب میده
البته به شرطی که از امروز شروع کنین من با ماه میلادی کار میکنم. امروزم که نیمه می هست و هوا اردیبهشتی.
بسم الله
هاله لویا!
باشد که رستگار شوید!

خیلی ترکیب عجیبی نیست باغبان خاتون جان؟
نیمه‌ی می بسم الله بگم مطمئنی هاله‌لویا نمیره جای دیگه؟

باغبان چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 ساعت 07:54

پس چله به نیت تسکین تالمات روحی بذارین لطفا!
من خودم یه پا امامزاده ام، باغبان خاتون نشنیدین؟!! حاجت میدم قشنگ!! ببینین کی گفتم!

دیگه پس واجب شد باغبان خاتون
بی بی باغبان بهت بگم بهتر نیست؟

قره بالا سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 ساعت 21:30

کجایی پس ؟؟؟

دچار تالمات روحیم

باغبان سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 ساعت 18:50

همون خانم شین با دوستش!

عه خب پس:) من کانالشو ریموو کردم حس ادایی بودن گرفتم. البته من کلا گیر دادم به ادایی بودن

باغبان سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 ساعت 16:09

از جمعه خیلی گذشته ها...
گفتم یعنی در جریان باشین!
راستی شمام چله بذارین تولوخدا

دیگه کی چله گذاشته؟

سمیرا شنبه 22 اردیبهشت 1403 ساعت 12:04

هنوز بیوتی جانِ من، اگه بخوام یه الگو داشته باشم واسه اراده قوی، ماشاالله فقط خودتو قبول دارم پس خیالم راحته که غول سیاه افسردگی رو تار ومار میکنی ان شاءالله ولی یه روزهایی مود آدم پایینه، اصلا آدم ناخوش احواله چه روحی چه جسمی، به نظرم آدم باید حتما تو این موقعیت هاباخودش مهربون باشه ان شاءالله

سمیراجانم...

رضوان شنبه 22 اردیبهشت 1403 ساعت 07:56 http://nachagh.blogsky.com

تیتر خوبی زدین.کنار یه دیوار می نشینم و میگم کاش از ورای این دیوار صدای حرف بیاد تا دلم آروم بگیره کسی هست و تنها نیستم.وقتی وبلاگت به روز میشه چشام برق می زنه .میخونم و دعا می کنم همیشه باشی و به روز شدنت قلبم را آرام کند.دیروز همش به راه رفتن پا به پای نوه گذشت تا از پا افتادم.خواب مرا در ربود و وقتی بیدار شدم از خود سوآل کردم <<هنوز زندگی>>جان امروز توانست آش رشته عصر جمعه را آماده کند؟

عزیزم... رضوان نازنینم

زهره جمعه 21 اردیبهشت 1403 ساعت 18:54 https://shahrivar03.blogsky.com/

بلد نیستم چی بگم یا چه توصیه‌ای کنم فقط انرژی مثبت می‌فرستم‌ برات

خیلی ممنونم زهره جانم

هیلا جمعه 21 اردیبهشت 1403 ساعت 17:43

'هنوز'عزیز
بزن تو سرش،دورش کن

میزنم میزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد