هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

آخرین روز تابستان خود را چگونه گذراندم:)

خب به سلامتی و میمنت تابستون امسالم گذروندم و هنوزم زنده م. قدیما برای پیرای  لاجون می گفتن اگه این زمستونو رد کنه یه سال دیگه دووم میاره. این برای من در مورد تابستون صادقه. یعنی اگه بتونم فصل گرمارو پشت سر بذارم دیگه رسما به بادمجون بم میگم زکی:)  اصلا قصد خودزنی ندارم خدایی فقط هیچ چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه برای رسوندن مطلب! 

حالا زچه رو ذهنم  اینقدرکم توان شده؟  زینرو که دوساعته اراده کردم یه کار عقب مونده ایو انجام بدم ولی سر و صدای بیرون نمیذاره. چند تا پسر نوجوون با اون صدای عجیبی که تو این سن و سال پیدا می کنن اومدن تو  کوچه و دقیقا زیر پنجره ی ما دارن قصه ی حسین کرد شبستری برای هم تعریف می کنن. پنجره مثلا شیشه دو جداره داره و باید یه کمی صداخفه کن باشه. اما  طوری صداشون تو خونه است که انگار همین جا  رو مبل کناری دارن جیغ و داد می کنن. 

خلاصه تلاش مذبوحانه ی من برای تمرکز و کار به فاک فنا رفت و ذهنمم به شدت خسته شد. با خودم گفتم ولش کن . فعلا برو یه چند جمله ای بنویس و غر بزن شاید یه مقدار سرحال بشی و این برو بچزِ صداناجورم برن خونه هاشون. 

و اما امروز! صبح مثل غنچه ی پژمرده و پرپر شده ای از خواب بیدار شدم ! نمیدونم چرا یاد این شعر مسخره ی بچگونه افتادم که میگه صبح که از خواب پامیشم مثل یه غنچه وا میشم! خلاصه که گفتم جمعه است و موقع خوردن خامه و عسل. دیدم ای دل غافل خامه که نداریم و ای دل غافل تر این که خامه و عسل نون تازه میخواد! زینرو آستینارو بالا زدم و پاشنه ی کفشامو ورکشیدم ! البته کاری که کردم اصلا نه آستین بالا زدن میخواست نه پاشنه ی کفش ور کشیدن. 

زینرو که گوشیمو برداشتم و از نونوایی و سوپرمارکت اسنپ سفارشامو دادم و پاشدم به آماده سازی محیط و  مهیا شدن  برای خوردن چنین معجون بهشتیی. کارارو که ردیف کردم هم نون سنگک تاره رسید هم خامه و باقی مخلفات سفارشی. نشستم به صبحونه خوردن و تماشای  یه قسمت از سری برنامه های مهمونی. بیژن بنفشه خواه اومده بود پیش ایرج طهماسب. عروسکام بودن دیگه. منم که کلا غش و ضعف میرم واسه خلاقیت کاراشون. دیگه خیلی همه چی خوب بود. خنده بود و خامه و عسل و سنگک و چای دبش:)

بعد یه کمی الکی اینور و اونور چرخیدم و دیجی کالارو دیدم و یه سریم سفارش بهشون دادم که پنج شنبه ی بعدی میرسه. یه آبرسانیم استفاده می کنم که خیلی قیمتش تو دیجی کالا خوبه اما مع الاسف چند وقتیه موجودیشو تموم کرده و منم گفتم موجود شد اطلاع بده و هی میرم سر میزنم ببینم اطلاع داده آیا،  می بینم خیر جا تره و آبرسان نیست! دیگه بعد از همه ی این کارا واقعا وقت ورزش بازی شادی بود. بخش شادی و بازیشو باید فاکتور بگیرم البته. خلاصه انجام شد و چاکلزی هم بود کماکان. 

دیگه  همینا. فردا هم شنبه است هم اول ماه هم اول فصل.  میتونین بگین خب حالا که چی؟ واقعا هیچی. همین جوری گفتم الکی یه شوری به فضا بدم :)


آهان آهان تا یادم نرفته !خواننده ی جانی  که  به اسم Zoha  کامنت گذاشتین مع الاسف من کاری از دستم تو این حوزه برنمیاد و به گمونم به متخصصین امر مراجعه کنین بهتر باشه. کامنتتونو تایید نکردم چون اطلاعات شخصی توش نوشته بودین. براتون آرزوهای خوب دار. 

نظرات 8 + ارسال نظر
قره بالا یکشنبه 2 مهر 1402 ساعت 00:25 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

نه عزیزم ربطی به کم سوادی شما در حوزه پزشکی نداره
خود من قبل از اینکه بیام این رشته، نمیشناختمش

خب پس احتمالا جدیده دیگه. امثال منم آروم آروم آشنا میشیم باهاش

قره بالا شنبه 1 مهر 1402 ساعت 22:53 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

آقا در راستای حمایت و شناسوندن رشتمون باید عرض کنم خدمتتون که این درد ها همشون به رشته طب فیزیکی مربوطه
بوخودا ارتوپد ها واسه این دردها کاری نمیکنن
خدایا چرا انقدر طب فیزیکی مهجوره آخه

گوزل بالاجانم اعتراف صادقانه می کنم که من اصلا اسم رشته تو نشنیده بودم. البته که علتش کم سوادی من تو این حوزه هم هست.

قره بالا شنبه 1 مهر 1402 ساعت 22:50 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

اوووووووووف پس حسابی مرفه بی دردی

به خدا حداقلیجات تو این مملکت شده رفاه

نرگس شنبه 1 مهر 1402 ساعت 20:42

نه راستش نسیم جان من واقعا حاضرم اضافه وزن داشته باشم ولی بدنم انقدر دردناک نباشه واقعا گاهی شبها درد گردن و کتف خوابم رو مختل میکنه البته سن هم خوب بی تاثیر نیست که حدودا داره به ۴۰ میرسه .

نه بابا نرگس جانم. سن خیلی ربطی نباید داشته باشه. چهل سالتم هنوز نشده. پس وقت یه دکتر ارتوپد بگیر و بعدشم بیفت رو ورزشای اصلاحی.
یعنی نفعشو دیدم که میگم

نرگس شنبه 1 مهر 1402 ساعت 15:28

میگم نسیم جون با توجه به اول هفته و اول ماه و شنبه و اینا.... امروز دیگه هییییچ بهانه ای نیست برای شروع نکردن ورزشم به جز همون اتساعات تحتاتی جسمی و انقباضات روحی که ازنظرش ورزش به مثابه جان کندنه.... حالا وقتشه برم روی ترازو و به خاطر چاق نبودنم یه کم خودمو تحسین کنم بلکم گول بخورم و عذاب وجدان بی ورزشی رو از خودم دور کنم. دیگه کتف درد و گردن درد و اینا که بخشی از روتین زندگیمه و بیچاره همسر که مجبوره جور این درد رو بکشه و ماساژ بده. حقیقتا هزار آفرین بر تو دختر ورزشکارم که سنگ هم از آسمون بیاد ورزش میکنی....
اما بعد... آیا از دستگاهت راضی هستی؟ آیا تاثیر چشمگیری داره ؟ البته میدونم که روتین پوستی داشتی وقتی روتین پوستی مد نبود و احتمالا صورتت مثل قرص ماه باشه

نرگس جانم خوش به حالت که وزنت متناسبه
والا قرص ماه که چه عرض کنم اما در کل به نظرم به نسبت سنم و بدخوابیا و کار زیادم در مجموع خوبه راضیم.
اون دستگاهم به گمونم اثر داره ولی حالا چشمگیر بودنشو نمیدونم.

باغبان شنبه 1 مهر 1402 ساعت 07:54

سلام علیکم و رحمه الله
ورود غرور آفرین هفته دفاع مقدس ببخشید این برا دیروز بود، فصل جدید ماه جدید هفته ی جدید رو به حضور انورتون تبریک عرض مینمایم!!
تو رو خدا من سرمانخورم، با تشکر.
ماچ ماچ

سلام سلام باغبان جانم
منم متقابلا تبریک میگم اینارو
میگما از ماااااادر نزاییده سرمایی که بیاد تو بخوری

سلام شنبه 1 مهر 1402 ساعت 07:10

بالاخره
شنبه سر ماه است ؟
یا سر برج ؟
مثلا میگن این برج حقوق دیر دادند
منظور اینه که این ماه حقوق دیر دادند ؟
رئیس فرهنگستان بیا تکلیف را روشن کن
دیشب تا ساعت دو بامداد
همسایه بغلی مراسم بزن بکوب داشتند
من که کشف نکردم
عروسی بود یا تولد
بهر حال سر و صدایشان منو اذیت نکرد

منم چون ازین سوالا خیلی به ذهنم میرسه یه بار تحقیق و تفحص کردم دیدم تو ازمنه ی قدیم تو ایران باب بوده ماهها رو با بروج فلکی بگن. مثلا ما الان وارد برج میزان شدیم:))
یعنی آخرش من یه روز به غار نشینی پناه میبرم از دست همسایه ها

قره بالا شنبه 1 مهر 1402 ساعت 00:40 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

چه انرژی داشت این پست
برخلاف پر پر شدگی صبحتون
نوش جان

اسم آبرسانتون چیه؟ البته اگه پوستتون چربه

من صبحا همیشه غنچه پرپرم
والا گوزل بالا جان حالا اگه مینا نیاد بگه من یه مرفهیم که پولم از پارو بالا میره، باید بگم که من یه دستگاه خونگی لیفت صورت دارم به اسم نیوفیس.
یه ژل آبرسانی هم خود نیوفیس داره که خب تو ایران دست من ازش کوتاهه.
حالا برای استفاده ازین دستگاه دست به دامن یه ژل آبرسان به اسم هایلایف شدم. فی الواقع این ژل یه ژلیه که خیلی استفاده ی آرایشگاهی هم داره واسه فیشال و اینا.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد