هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

دُرفشانی:)

نمیدونم چرا وقتی عنوان پستو میذاشتم با خودم گفتم عوا نکنه دال رو با فتحه بخونن ملت. زینرو علامت ضمه رو گذاشتم و خیالم راحت شد. این طور به فکر درست رسوندن مطلبم:)

حالا چه در و گوهری میخوام بفشانم؟ هیچی همون روزمرگی همیشگی. فقط خواستم یه عنوان گیشه پسند واسه جذب مخاطب بذارم. وبلاگ خیلی جای عجیبیه. حتی اکانت پابلیک اینستاگرامم اینقدر عجیب نیست که وبلاگ. زچه رو عجیب؟ چون میبینی اوووه از صبح چندصد نفر درفشانیاتو خوندن ولی تو اصلا نمیدونی که بودن و چه کردن:) هنوز درگیر که بود و چه کردم:))

جدیا. میان میخونن که تو انگور خوردی و میخوای بخوابی! بعد تو نمیدونی اونا کی انگور میخورن و کی میخوابن؟ البته خب در کل موضوع مهمیم نیست در مجموع. چه انگور خوردن و خوابیدن من چه انگور نخوردن و نخوابیدن خواننده ها حالا برعکس:))

خودمم نمی فهمم درست که دارم چی می نویسم. ولی خب اولش گفتم که میخوام در بفشانم و شما هم به چشم در ببینین و بخونین. کجا بودم؟ آهان داشتم می گفتم که وبلاگ جای عجیبیه. 

دیگه همین.  از روزمره هم چیز جدید و قابل عرضی وجود نداره. فقط مثل یه انسان کاریِ فاخر دل به کار دادم و واقعا جزو معدود دفعاتی هست تو زندگیم که کار وبارو جدی گرفتم. ورزش هم کردم . 

بعد چون پاداش لازم بودم اسکوروچیو گذاشتم کنار و به پاس خدمات بی شائبه ام، یه جفت کفش بسیار ناناز و بسیار لاکچری سی خودم خریدم. البته فعلا سفارش دادم. راستش حدود سه ماهه دارم فکر می کنم آیا بخرم یا نخرم. شما فقط حد و حدود اسکوروچیو داشته باش:) بعد دیشب خواب دیدم خریدمشون و خوشحالم. امروز دیگه زیر برگه ی پاداشو واسه خودم امضا کردم و گفتم برو خوش باش:)

انصافا حقم بودبعد از این هفته ی کاری سخت. خیلی خوشحالم که فعلا یکی دوروزی کار نمی کنم . استراحت لازمم به شدت. قشنگ مغزم افتاده به ریپ زدن. حالا دلتون نخواد یه وقت اما در هرحال عکس کفشامو براتون میذارم:)


نظرات 12 + ارسال نظر
لیمو چهارشنبه 5 مهر 1402 ساعت 11:16 https://lemonn.blogsky.com/

کلا وبلاگ نویسی عجیب غریبه. بعضی وقتها با خودم میگم که چه؟ حالا گیریم که این رو هم گفتی بعدش چی؟ اما میگم هم غر میزنم، هم سوتیم رو میگم هم شادیم رو.

آره بابا نباید خیلی به فلسفه و چند و چونش فکر کرد. چون درجا منطق میگه ای مجنون این چه کاریه؟

مینا پنج‌شنبه 30 شهریور 1402 ساعت 16:46

الان این ک پای شما نیس ،درسته؟

نه من هنوز کفشام نرسیده دستم. اما برسه میخوام عکس بگیرم باهاشون بس که ذوق دارم

mani پنج‌شنبه 30 شهریور 1402 ساعت 05:53

به به چه زیبا، مبارک باشه عزیزم

ممنونم مانی جان

ترانه پنج‌شنبه 30 شهریور 1402 ساعت 05:04

منهم همیشه فکر میکنم از اکثر خواننده های اینجا هیچی نمیدونم. اکثر کسانی که میخونن هیچوقت نظری نمیگذارن. در حالیکه اونها از جزییات زندگی من با خبرن
کفشها خوشگلن مبارک باشه. من اول فکرکردم که عکس خودته.

می فهمم چی میگی ترانه جان
خیلی ممنونم . حالا کفشام برسه به دست عکس از خودم باهاشون میذارم. بس که ازشون خوشم میاد

قره بالا پنج‌شنبه 30 شهریور 1402 ساعت 01:34 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

مبارکت باشه عزیزجان
پاشنه ش برات بپر بپر بکنه

فنریه مگه
خیلی ممنونم گوزل بالاجان

نرگس پنج‌شنبه 30 شهریور 1402 ساعت 01:12

مبارکت باشه در راستای مادری برای خود اقدام خیلی قشنگی کردی.
منم بودم حتما انتخابش میکردم گرچه خیلی توان پوشیدنش رو نداشتم چون به فنا میرفتم ولی داشتنش جذابه.

ممنونم
نرگس جانم شما تو مهمونیا چه جور کفشی میپوشین پس؟

همه چی عالیه چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 23:07

وای من چه در جهل و گمراهی غوطه ور بودم ... همیشه فکر می کردم از این مدل اسپرت هایی که من میپسندم هستی !!! حالا من چه میپسندم خودش فایل جداگانه ای هست ... اما خب گویا مدل های دیگر هم میپسندی ...
جالب بود... وبلاگ دنیای عجیبیه ... حالا شما که می‌نویسی یک برداشت داری از مخاطب ، و ما هم از شما یک ذهنیتی داریم ... من اونقدر خلاقم متن رو با صدای خودت میخونم

مبارک باشه عزیزم با دل خوش و سلامتی ... هر قدمی باهاش بر میداری ، کلی خاطره ساز بشه برات

قدم بر میداری رو نوشتم یاد این اخوندها افتادم هر قدمی در راه سیدالشهدا بر میداری

من اینارو برای قرتی بازی میخوام وگرنه که برای استفاده روزمره کتونیو ترجیح میدم
فکر کن با این کفشا برم پیاده روی اربعین

رضوان چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 23:06 http://nachagh.blogsky.com

به خودت جایزه میدی؟

بله رضوان جانم

فرشته چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 21:05

شلوارشم سفارش میدادی خیلی نازه

دیگه کسی که کفش میفروشه شلوار نمیفروشه که فرشته جان

سمیرا چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 20:30

مبارکه به شادی بپوشی همین چیزا دنیای وبلاگ رو جالب می کنه، ز چه رو؟ زینرو که باهم راحتیم، شاید چون همو نمی شناسیم

ممنونم ازت
درسته سمیراجان

زهره چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 20:21 https://shahrivar03.blogsky.com/

حالا من یه چیزی بگم که حالش رو ببری ببینی من انگور خوردم یا نه!
صبح همون اول کار گفتم قبل از پیامهای کاری وبلاگ رفقا رو چک کنم!
دیدم نوشتی تا آخر ساعت کاری متمرکز کار کردی امروز شدی برام الگو!
البته وسطاش هی دستم میخورد قیچی میرفت توی الگو ولی در کل راضیم ازت الگو خانم :)))

قیچی میرفت تو الگو:)) اینم شانس مایه وقتی الگوییم

باغبان چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 20:19

مبارکتون باشه.
چقدم که خوشگلن!!!
آره موافقم در کل وبلاگ جای عجیبیه.

قربونت بشم. نمیدونم چرا اینقدر ازشون خوشم میاد
بعد باعبان جان به طرز عجیبی این مدل کفش جزو مواردی بود که تو حراج آخر فصلم رفت ولی خیلی استقبالی ازش نشد. حالا من از همون چشمم گرفته بودش:)
سلیقه ام نامتعارفه به گمونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد