هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

دلخوشی الکی:)

من امروز زیر بار فشار کار قشنگ له شدم. یعنی له مال یه دیقه است:) زیر و زبر شدم چاکلز شدم و کلا در وصف نگنجد:))

خلاصه وسطای کار هی می گفتم عب نداره عب نداره تموم که شد برو سراغ گوشیت و  کلی چرخِ گل بزن تو اینستا و وبلاگا و اینا‌. به به چقدر خوبه!

کارم تموم شد همین پیش پای شما. اومدم دیدم هییییچ کامنت جدیدی تو هنوز زندگی ندارم. بعد رفتم تو اینستاگرام و هی خدا خدا می کردم صدف بیوتی رفته باشه خریدی چیزی! استوری گذاشته باشه . دیدم نه اونجام خبری نیست. یه کم کلیپای ساختمان پزشکان نگاه کردم و خانوم شیرزاد درمانی خواستم بکنم که دیدم حتی یه لبخند کوچیک هم نمیتونم بزنم به حرفاش. 

خلاصه هیچ جایی دستم بند نشد. دوباره برگشتم به هنوز زندگی. خیلیم خوابم گرفته و فردام روز نسبتا شلوغیه گویا. برم به مادرم یه تماسی حاصل کنم و اگه بشه به وقت آهنگ مهتاب لالا و اینها بخوابم. 

نظرات 5 + ارسال نظر
مینا چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 16:55

ببین همینکه از خونه تولید محتوا میکنی و کار میکنی ب این ساعت یه دنیا بلکه دو دنیا ارزش داره!!!! دو دیقه دلت رو بیار پیش ماها ک باید حضوری بریم سرکار و واس ی لقمه نون حجاب کنیم ،مجیز بگیم ،مزخرف بشنویم ،،،،واقعن شکر خدا کن و انگور بخور و پول راحت در بیار ،،شاید کم باشه ولی همینکه لازم نیس کسی رو ببینی عالیه ،،،،زندگی تو رویای منه!!

درست میگی میناجان
خودمم راضیم .

سارا چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 08:49

یه روز کاری شلوغ و اینکه وسوسه نشی که گوشی چک کنی، خیلی اراده می خواد. آفرین!
من اینستا ندارم و خیلی هم اهل پیام دادن نیستم، اونوقت جدیدا گاهی که دلم پیامی چیزی می خواد، میرم سراغ لینکدین.
فهمیدم که باید بیشتر به پیام و کلا ارتباط اهمیت بدم. تلاشمو می کنم اگر چه ترک عادت سخته!
شما که اینقدر انرژی می گذاری و می نویسی و به خواننده ها اهمیت میدی، سهم خودت و ادا کردی!

باور کن اراده خیلی کاری نمی کنه فی الواقع نمیتونم چک کنم . یعنی نمیشه
ساراجانم ممنون که اینجارو میخونی و برام نوشتی

علیرضا سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 21:45 http://nneverland.blogfa.com/

هیچ هم این دلخوشی الکی و بیهوده نیست.
رفیق روزهای خوب رفیق خوب روزها / همیشه ماندگار من، همیشه در هنوزها

پست هات طوری بودن که واقعا اشکهام دراومد مخصوصا که خودم پتانسیل گریه رو امشب داشتم مرسی ازت و تا بعد

علیرضا؟ من فقط یدونه فوقش دوتا زنجموره گریه ای داشتم ولی خب اجرت با صاحب صبر

همه چی عالیه سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 21:43

من امروز از اون کارهای اداری داشتم که همش یادت کردم گفتم عالیه جان دم هنوز زندگی گرم که دوستی چیزی داشت ، مأموریت داد و تامام،اما تو چی ؟؟؟ خولاصع گفتم غمگین مباش !! ز چه رو ؟؟؟ زینرو که آقا رفتم در دل ارتباطات عمیق ... دیگه آخرش به آدرس و شماره تلفن اینا رسید که دیگه مجبور شدم از عمق بکاهم

خوب شد گفتی فردا دوباره پیگیر شم
اگه حالا مورد خوبی بود شماره منو میدادی بهش. اینجور وقتا از عمر ما بکاه حتی ولی بر عمق بیفزا

باغبان سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 21:05

من روزی سه بار شایدم بیشتر اینجارو چک میکنم، تازه استعداد بالقوه ای توی‌کامنتدونی ترکونی دارم! بالفعل شه پشیمون میشینا!!! از ما گفتن.
شب بخیر
خوب بخوابین

من الان ممکنه از ذوق پس بیفتم که مهربون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد