هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

هنوز زندگی که بود و چه کرد:)

وای این سوال مسخره های امتحان تاریخ و اجتماعی یادتونه؟ مثلا  معیرالملک زید الدین که بود و چه کرد؟ یعنی نابود کننده بودن . حالا خداروشکر میدونین من که هستم:) میمونه چه کردم که اونم چیز قابل عرضی وجود نداره. طبق معمول دنبال یه لقمه نون بودم و چاکلز شدم رسما و قطعا و شرعا و عرفا :)

طبق معمول یکی دو هفته ی گذشته که با اولین آواز ته حلقیه یاکریما چشممو باز می کنم ، بیدار شدم. حتما منتظرین در ادامه بگم ، سلامی  کردم به زندگی:) خیر دست برقضا فحش و فضیحت کشیدم به جونش و با یاکریما هم یه چاق سلامتی خشنی کردم . به هم تیکه میندازیم فی الواقع:))

بعدم یه صبحونه ی رفع حاجتی و سد جوعی، تناول کردم و شروع کارا آغازشد. به همین برکت وبلاگی سوگند، که تا همین لحظه درگیر رتق و فتق امور بودم‌. تازه الان یه مسواکی زدم و مناسک پوست و مویی به جا آوردم و نشستم به دری وری گفتن. البته که ورزش مختصری هم حاصل شد. یعنی یجوریم که یه ذره بهتر از هیچیه. اون صفر و صد بودنمو یه نمه کنار گذاشتم. حالا به هر نحوی از انحا که شده  یه تن و بدنی به دمبل و کش و مت میزنم؛)

دیگه همین. زندگی با قدرت و شدت در جریانه و مام حالا این وسط یه لِکّ و لوکیّ می کنیم‌ . باشد که در نظر آید و مقبول طبع افتد. 

نمیدونم چرا همش نوشتنم میچرخه به سمت سبک و سیاق تاریخ بیهقی. به گمونم از خستگی و بی خوابیه. 

زینرو بهین این باشه که برم و سر بر بالش بنهم و دمی از هیاهوی جهان فارغ شوم:) لیالی به کام و ایام به جام:))  

نظرات 4 + ارسال نظر
ماهش جمعه 31 شهریور 1402 ساعت 15:47 http://badeyedel.blogsky.com

خیلی بامزه ای
دوستت دارم
بهم سر بزن

همه چی عالیه سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 21:40

امتحان تاریخ فقط اون قسمت هاش: علت شکست فلان سلسله چی بود؟
ضعف دولت مرکزی ، نارضایتی مردم ، مالیات سنگین ، جنگ های داخلی ، و خولاصع چشم طمع این کشورهای همسایه و اینا که یهووو حکومت مرکزی سقوط کرد

فساد شاه و اطرافیان از قلم افتاده نیم نمره ات کم میشه

سمیرا سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 13:43

عاشق تاریخی نوشتنتم، مخصوصا زینرو زندگی که بود و چه کرد، عالی بود طنازی هستی ماشاالله، حضورت مستدام

رضوان سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 04:22 http://nachagh.blogsky.com

« هنوز زندگی» یه اسم بود در وبلاگستان(بلاگ اسکای» که هر شب ساعت های اخر قبل از رفتن به رختخواب وبلاگ خود را به روز می کرد و گاهی هم میشد درطول روز بنویسد
.نگویم از نوشته هاش .هرچه بود با ظرافتی خاص گله از روزگار نامراد بود.من به سهم خود خوشم می امد.

رضوان عزیزم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد