هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

هنوز زندگی

فروغ میگه: آه ای زندگی! منم که هنوز با همه پوچی از تو سرشارم...

نخود تو دهنم خیس نمیخوره:)

 امروز میخوام یه چیزی تعریف کنم براتون که بعد ازشنیدن جمله ی "من ترجیحم تنهاییه" قشنگ آنتی هیستامین لازم بشین:))

باور کنین موقعیتش پیش میاد من کار خاصی نمی کنم. تو این یکی دو روز مریضی با یه نفر تلفنی  دو بار صحبت کردم که کلی به دلم نشسته. یعنی فکر می کردم فرنیچر دلمو بردن و جا واسه نشستن توش نیست اما اشتباه می کردم:)

حالا مفصل براتون درباره اش میگم. البته که هنوز از نزدیک ندیدمش اما همین که میشه باهاش کلی حرف زد و خسته نشد یعنی خوووب. خیلی شوخ طبعه و منم که پاشنه آشیلم همینه. این که یکی پرت و پلا ی بانمک بگه مدام و تو  روده بر بشی از خنده. 

رد فلگای به اهتزار درومده هم هستن اما یه نیروی شیطانی مازوخیستیی میگه بابا ول کن اینقدر پرفکشنیست نباش حالا!

چندتا رد فلگ به جایی برنمیخوره که:) حالا این چیزا همونان که بعدها اگه رابطه ای شکل بگیره میشن هند جیگرخوارت:/

خلاصه که فعلا تو فاز دم را دریابم‌. وقتی اسمشو رو تلفنم می بینم خوشحال میشم و با اولین زنگش گوشیو جواب میدم. حالا منی که معمولا از مکالمه تلفنی درمیرم اینجوری مشتاق شدم. 

هیچ چیز اولیه ی خوب و قانع کننده ای هم نداره:)))فقط حرف زدن باهاش به شدت مفرحه. در کمال ادب و احترام، چرند و پرندترین حرفای روی کره ی زمین بینمون رد و بدل میشه و اینو خیلی دوست دارم واقعا. یعنی کمیک ترین فلرت جهان رو داریم باهم:)


از مکالمه ها:  

-تو که خونه ای ویدیوکال بکنیم؟

-خب تو داری رانندگی می کنی ...

-نه من تسلا با بدنه زانتیا سوارم الان:))))

خدایی چطوری در لحظه این به ذهنش رسید اخه؟ مدیونین اگه بگین فان نبود اصلا :/

نظرات 6 + ارسال نظر
سارا سه‌شنبه 31 مرداد 1402 ساعت 23:41

ممنون که اینقدر می نویسید و چه خوب که تجربه خوبی امروز داشتید.
هوای ماشین که گرم باشه یاد جهنم فیزیکال ! میوفتم ‌‌و خندون میشم. همچین استعاره های واقعا کار همه نیست.
یا گریه شدید! من فردای تماشای فیلم جهان با من برقص، کلی تو ماشین با آهنگ ای دل دیگه بال و پر نداری های های گریه کردم، در صورتیکه بارها بهش گوش داده بودم و همیشه خیلی معمولی بود به نظرم.
اما نوشتن شما از آشنایی ها باعث میشه، آدم به رابطه خودش فکر کنه و اگر چه خیلی از زمان شروعش گذشته و شکلش عوض شده، برای بهتر شدن و تازه تر شدن تلاش کنه.
سلامت باشید

ممنونم سارا جان که اینجارو میخونی
خیلی لطف داری

نازی سه‌شنبه 31 مرداد 1402 ساعت 23:05

تازه با وبلاگتون آشنا شدم رندوم پست ها رو میخونم تو بیشترشون در مورد کیس ها تون نوشتید برام سوال شد بهتون معرفی میشن؟چون من چندساله توربو سینگل پلاس هستمرازشو بگو و شلخته درو کن

نازی جان، باور کن من یه مدت طولانی که عزادار رابطه ی قبلیم بودم و هییییچ کیس خاصی هم در بین نبود.
تو این دوسه هفته ی اخیر کلا با سه نفر حرف زدم که یکیشون واقعا حیف وقت و انرژی، یکیشونم اصلا نفهمیدم چرا یجوریه و این آخریم فقط واسه خنده و فانه:))
میتونم نتیجه بگیرم که منم تو کلاب خودتم همون توربو سینگل پلاسیا

سمیرا سه‌شنبه 31 مرداد 1402 ساعت 19:53

مردها دلشون بخواد خیلی بامزه میشن، اون اوایل رابطه که میخوان دل آدمو بدست بیارن، انقدر میخندونت که نگو، ولی بعدش افتاد مشکلها حالا ان شاءالله کیس شما خیلی خوب از آب در بیاد و بتونید به پای هم در شادی پیر بشید

عه سمیراجون توهم که زیرآب زدی یعنی بعدش تبدیل میشه به یه خنگ اخمو؟
چرا با من اینکارو می کنین

زینب سه‌شنبه 31 مرداد 1402 ساعت 19:03

درباره ی عنوان:
اصلا نمیشه وبلاگ نوشت و نخودی خیس بخوره


ملیحه خانوم دلم میفرماد. الاهی هر چی خیره پیش بیاد
اون اسفندم یادتون نره

جدیا این ویروس وبلاگ نوشتن چیه واقعا افتاده تو جون من
قربونت بشم زینب جان

مینا سه‌شنبه 31 مرداد 1402 ساعت 18:41

شاید نوشته اینارو جایی نسیم جون و از روی نوشته میخونه




بعدشم زانتیا داره؟! من همیشه دلم میخواست با روحیات زانتیا سوارها اشنا بشم !!! خیلی ناشین کلاسیکیه جون نسبم !!! پیره؟

مینااااااجون حالا ما یکی از خوشمون اومده ها دخلشو نیار که از رو نوشته میخونه و ناشیه و پیره و کلاسیکه و اینا
چرا اینکارو با من می کنی آخه

قره بالا سه‌شنبه 31 مرداد 1402 ساعت 15:09 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

همین که حالت خوب باشه در این لحظه خوبه

قربونت بشمممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد